بهارامسال
سلام یکی یک دونه مامان
عزیزم اومدم برات از حال و هوای این روزهامون بگم .امسال به نظرم قشنگترین بهاره زندگیمه .
این روزا هوا خیلی عالیه و بعد از چندماهه زمستون که ما به خاطر شما مجبور بودیم همش تو خونه بمونیم الان دیگه هرروز بعد از ظهر که میشه کفشای خوشگلتو پات میکنمو با هم میریم بیرون
تقریبا تو همه پارکهای نزدیک خونمون بازی کردی
دیگه ماشالله هزارماشالله قشنگ راه میری و حسابی شیطون بلا شدی
این چند وقته(منظورم از بعد عید تا همین یکی دو هفته پیش) انقدر حالت بد بود و مریض بودی که دیگه حسابی من و بابا حالمون گرفته بوداما خدارو صدهزارمرتبه شکر که بعد از درآوردن 4تا دندون خوشگل الان دیگه حالت خوبهایشالله که همیشه خوب باشی مامانی
حالا چندتا عکس خوشمل از ستایش خانوم خوشمل
ستایش و گردش بعداز ظهر
اینجا حیاط خونمونه
ستایش و جناب پو
اینجا حیاط خونه عمو جونه که پرگل بود منم تا جایی که تونستم ازت عکس گرفتم هرچند که تو ازهمه گلها قشنگتری
اینجا تا دوست عزیزتو دیدی اینجوری خندیدی(منظورم از دوستت زن دایی جونه که شما خیلی خیلی دوستش داری فکرکنم میدونی که تو شیمکش یه نینی ناز داره)
مامانی اینکارا زشته نباید اینکارو بکنی دخترم البته نمیدونم چی شد یک ساعتی همش زبونتو در می آوردی اما بعد دیگه یادت رفت
آخ جون بریم تاب بازی
دختر ناز و قشنگم چقدر زود داری بزرگ میشی درسته که وقتی همش نق میزنی وقتی موقع غذا خوردن اذیتم میکنی وقتی میام تو اتاق میبینم همه لباساتو از کمد ریختی بیرون عصبانی میشم دادوبیداد میکنم اما خیلی دلم واسه این روزا تنگ میشه تو همه زندگیه منی حتی یک لحظه نمیتونم بی تو بودنو تصور کنم همیشه کنارم بمون عزیز دلم با تمام وجود دوستت دارم